پژوهش کتاب کتاب صوتی نیمه تاریک وجود توان، خلاقیت، استعداد و رؤیاهای خود را بازیابید - پژوهش کتاب

قیمت محصول : $0.00

نیل دونالد والش:

«اگر پیش‌تر با این کتاب و درک و خرد دبی فورد آشنا شده بودم، راه بسیار کوتاه‌تری پیش رو داشتم.

کتاب نیمه‌تاریک وجود توان، خلاقیت، استعداد و رؤیاهای خود را بازیابید را به‌دقت بخوانید. ابتدا آن را بخوانید و باز هم بخوانید. سپس برای بار سوم بخوانید و تمرین‌های آن را انجام دهید. آیا جرات این کار را دارید؟ البته اگر نمی‌خواهید زندگی‌تان دگرگون شود، نه این کتاب را بخوانید و نه تمرین‌های آن را انجام دهید، بلکه هم‌اکنون کتاب را ببندید و در بالای کمد یا طبقه‌ی بالای کتابخانه -جایی که دستتان به آن نرسد – بگذارید، یا آن را به دوستی بدهید، زیرا تقریباً غیرممکن است که این کتاب را درک کنید و دگرگونی ژرفی در زندگی احساس ننمایید!»

درباره کتاب صوتی نیمه‌تاریک وجود

کتاب «نیمه‌تاریک وجود» the dark side of the light chasers اثر «دبی فورد» یکی از آثار معروف در حوزه‌ی روانشناسی و خود مراقبتی است که به شهرت جهانی رسیده است. این اثر مسیر بیداری و هشیاری را آموزش می‌دهد و برای بهبودی سردرگمی و ناامیدی و خلاصی از اعتیاد راهکارهای مفید و عملی ارائه می‌دهد.

«دبی فورد» نویسنده‌ی اثر در فصل‌های مختلف آن از گفته‌های نویسندگان حوزه‌ی روان‌شناسی ازجمله «نیل دونالد والش»، «رابرت بلای»، «دیوید سیمون» و «کن ویلبر» استفاده کرده است و تجربیات زندگی‌ خودش را نیز روایت می‌کند. این کتاب شامل ده فصل است که عبارت‌اند از «جهان بیرون، جهان درون»، «به دنبال سایه‌ها»، «جهان در درون ماست»، «به یاد آوردن خود»، «سایه‌ات را بشناس تا خودت را بشناسی»، «من آن هستم»، در آغوش کشیدن نیمه‌ی تاریک»، «خود را از نو تعبیر کن»، «بگذار نور وجودت بدرخشد»، «زندگی قابل زیستن». در انتهای هر فصل تمرین‌های متناسب وجود دارد که خواننده را راهنمایی می‌کند. پرسش‌هایی مرتبط با مطالب هر فصل نیز قرار دارد که افراد می‌توانند آن‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارند و با همفکری به بهترین پاسخ برسند.

درباره دبی فورد

«دبی فورد» Debbie Ford نویسنده، سخنران و معلم آمریکایی در سال ۱۹۵۵ به دنیا آمد. او تحصیل در رشته‌ی روان‌شناسی با گرایش مطالعات آگاهی در دانشگاه جی. اف. کندی را دنبال کرد و موفق به دریافت جایزه‌ی فارغ‌التحصیل برگزیده‌ی سال ۲۰۰۱ شد. عمده فعالیت‌های او درزمینه‌ی ادبیات، تدریس، سخنرانی و برگزاری کارگاه‌های آموزشی بود و از خود چند اثر مکتوب نیز به یادگار گذاشت.

«دبی فورد» اولین اثرش را سال ۱۹۹۸ بانام «نیمه‌تاریک وجود» به نگارش درآورد که از سوی روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز منتشر شد. این کتاب در برنامه‌ی تلویزیونی معرفی شد و در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های سال نیویورک‌تایمز فرار گرفت. از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «جدایی معنوی»، «راز سایه»، «چرا مردم خوب، کارهای بد انجام می‌دهند» و «بهترین سال زندگی» اشاره کرد. «دبی فورد» در سال ۲۰۱۳ پس از سال‌ها بیماری در سن ۵۷ سالگی از دنیا رفت.

ترجمه کتاب صوتی نیمه‌تاریک وجود به زبان فارسی

کتاب «نیمه‌تاریک وجود» اثر «دبی فورد» را «فرناز فرود» به فارسی ترجمه کرده و نسخه‌ی صوتی آن در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «فرناز فرود» مترجم این اثر تحصیلاتش را در رشته‌های معماری و علوم کامپیوتر دنبال کرد و با ترجمه‌ی آثار درزمینه‌ی کامپیوتر وارد این عرصه شد. او سال ۱۳۷۹ کتاب «دوستی با خدا» را ترجمه کرد و به ترجمه‌ی آثار روانشناسی، خودشناسی و خود مراقبتی علاقه‌مند شد. او از دهه‌ی هشتاد با «انتشارات کلک آزادگان» همکاری می‌کند، این انتشارات کتاب «نیمه‌تاریک وجود» را سال ۱۳۸۱ منتشر کرد. از ترجمه‌های دیگر این مترجم می‌توان به کتاب‌های «نجات فرزندان از تفکر منفی» اثر «تامار چنسکی»، «یک دل و دو خانه‌» اثر «ام. گری نيومَن»، «کلیدهای پرورش‌ هوش اخلاقی‌» اثر «میشل بُربا» و «سکون سخن می‌گوید» اثر «اکهارت تول» اشاره کرد که نسخه‎‌ی الکترونیک همه‌ی آن‌ها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.

سال ۱۳۹۴ «انتشارات نسل نواندیش» ترجمه‌ی دیگری از این اثر را بانام «نیمه‌ی تاریک جویندگان نور» منتشر کرد که نسخه‌ی الکترونیکی آن نیز در فیدیبو موجود است.

در بخشی از کتاب صوتی نیمه‌تاریک وجود می‌شنویم

سیزده سال پیش، روزی خود را بر سنگفرش مرمرین و سرد حمام یافتم. بدنم درد می‌کرد و نفسم بدبو بود. شبی دیگر آکنده از خوش‌گذرانی و مصرف مواد مخدر و در پی آن داشتن حالت تهوع را سپری کرده بودم. برخاستم و خود را در آینه نگاه کردم. می‌دانستم که دیگر نمی‌توانم به اين وضع ادامه دهم. باوجودی که بیست‌وهشت سال از عمرم می‌گذشت، هنوز انتظار داشتم کسی از راه برسد و حال مرا خوب کند، اما آن روز صبح متوجه شدم که قرار نیست کسی بیاید، نه مادرم، نه پدرم و نه حتی شاهزاده‌ی رؤیاهایم سوار بر اسبی سفید! در اعتیاد تا جایی پیش رفته بودم که باید تصمیم می‌گرفتم بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنم. هیچ‌کس دیگری نمی‌توانست به‌جای من این تصمیم را بگیرد و هیچ‌کس دیگری نمی‌توانست درد و رنجم را از بین ببرد؛ هیچ‌کس به‌جز خودم نمی‌توانست مرا یاری دهد. از زنی که رو به روی خود در آینه دیدم، وحشت کردم! هیچ نمی‌دانستم او کیست؛ به گمانم نخستین بار بود که او را می‌دیدم. خسته و ترسان دست به تلفن بردم و تقاضای کمک کردم. ازآن‌پس زندگی‌ام به‌شدت دگرگون شد. آن روز صبح تصمیم گرفتم که خوب شوم؛ هر چقدر طول می‌کشید، مهم نبود! پس از برنامه‌ی بیست‌وهشت روزه‌ی درمان، سفری مخاطره‌آمیز را آغاز کردم تا به‌طور کامل درون و بیرونم را التیام‌بخشم. برنامه‌ی بزرگی بود، اما می‌دانستم که چاره‌ای دیگر ندارم. پس از گذشت پنج سال و صرف پنجاه‌هزار دلار هزینه، شخص دیگری شدم. اعتیادهای گوناگونم را درمان کردم، دوستانم را تغییر دادم و ارزش‌هایم را دگرگون نمودم، اما هنوز هنگامی‌که در مراقبه آرام می‌گرفتم، می‌دیدم که بخش‌هایی از شخصیتم را دوست ندارم. ویژگی‌هایی در خود می‌دیدم که دوست داشتم از شرشان راحت شوم. مشکلم این بود که هنوز از خودم بدم می‌آمد.

باورکردنی نیست که کسی یازده سال در جلسات روان‌درمانی گروهی، درمان وابستگی و «دوازده گام برای بهبود» شرکت کند، به متخصصین هیپنوتیسم و طب سوزنی مراجعه نماید، تولد دوباره را تجربه کند، از کوه پایین بپرد، در جلسات تحول شرکت نماید، به خلوتگاه‌های بودائی‌ها و صوفیان برود، صدها کتاب بخواند، به نوارهای تجسم و مراقبه گوش دهد و هنوز از خودش بیزار باشد. می‌دانستم باوجودی که این‌همه وقت و پول صرف کرده‌ام، اما هنوز کار خود را به پایان نرسانده‌ام.

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 153 views بار دسته بندی : تاريخ : 19 نوامبر 2020 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با محصول باشد منتشر نخواهد شد.