درباره کتاب بازاریابی و زندگی باخاطره
انسان ذاتاً داستان و قصه را دوست دارد. از بچگی با قصه بزرگ میشویم و بزرگترها آموزههایشان را با زبان قصه به بچهها منتقل میکنند و جالب آنکه ثابت شده است بزرگترها هم با زبان داستان، مطالب را بهتر یاد میگیرند.
خاطرات، قصههای واقعی هستند؛ در کف ذهن انسان باقی میمانند و مرور آنها ما را به روزهای شاد یا غمگین گذشته میبرند. در آموزش بزرگسالان تأکید میشود که از زبان قصه و خاطره استفاده کنیم. بزرگسال پرمشغله است و رگهای دانشی او در اثر مرور زمان و با آموزههایی که به صورت خودآگاه و ناخودآگاه از محیط میگیرد، پر میشوند. بزرگسال دنبال کاربرد است، نتیجهگرا است و بهتر است با زبان ساده با او گفتوگو کنیم.
از سویی بازاریابی علم زندگی است؛ بازاریابی با تکیه بر سه کلمهی شناسایی، شناساندن، و خشنودی تعریف میشود.
ما لازم است مخاطب هدفمان را بشناسیم، خودمان و محصولات و خدماتمان را به او بشناسانیم و با تعامل سازندهای که با ایشان برقرار میکنیم، بتوانیم او را و تمام اعضای زنجیرهی ارزشآفرینی را و خودمان را به خشنودی برسانیم. بازاریابی در تمام ابعاد و مراحل زندگی بشر نقشآفرینی میکند. ما برای تبلیغ دین نیاز به بازاریابی مذهبی داریم. برای موفقیت در عرصهی سیاست، به بازاریابی سیاسی روی میآوریم؛ توفیق ورزش و گسترش آن بدون بهرهگیری از بازاریابی ورزشی امکانپذیر نیست. اگر بخواهیم مسکن رونق پیدا کند، پس به بازاریابی مسکن احتیاج داریم. و در ارتباطات درون خانواده، بازاریابی عشق و عاطفه معنادار میشود. میبینیم که بازاریابی گسترهی بسیار وسیعی به پهنای تمام زندگی بشریت دارد. بازاریابی به ما کمک میکند که زندگی بهتری داشته باشیم و بتوانیم ارزشهای انسانی شامل لذت، زندگی ایدهآل، هیجان و آزادی را برای خودمان و عزیزانمان فراهم سازیم.
ادامه…
بستن