پژوهش کتاب کتاب اعتماد (چگونه اعتماد را کسب، آن را شکوفا و نگهداری کنید و در زندگی و تجارب، عنوان مشاور قابل اع - پژوهش کتاب

نقد و بررسی کتاب اعتماد (چگونه اعتماد را کسب، آن را شکوفا و نگهداری کنید و در زندگی و تجارب، عنوان مشاور قابل اع

«به من اعتماد کنید!» چیزی که بارها از افراد مختلف آن را شنیده‌اید. اما چند بار واقعا توانسته‌اید با اطمینان به همه‌ اعتماد کنید. اعتماد را نمی‌توان درخواست کرد. اعتماد را باید کسب کرد، اعتماد نوعی حس است که به شکل متقابل در اطراف به وجود می‌آید. اما چطور؟ این همان چیزی‌ست که «جفری گیتومر» در کتاب «اعتماد» سعی دارد به آن پاسخ دهد. این کتاب با ترجمه‌ی «منیژه شیخ جواد» در سال ۸۹ در انتشارات «سیته» منتشر شده است.

درباره کتاب اعتماد

این کتاب متفاوت است؛ کتابی است که هم در زمینه‌ی تجاری و ارتقای فروش کاربرد دارد و هم رشد شخصیتی و موفقیت. واقعیت این است که اعتماد شالوده‌ی هر کاری است که در زندگی تجاری یا شخصی انجام می‌دهید. همان‌طور که از نام این کتاب پیداست، محتوای اصلی آن درباره‌ی اعتماد است. این کتاب به شما نشان می‌دهد که اعتماد چگونه به وجود می‌آید، چگونه اتفاق می‌افتد، چگونه می‌توان اعتماد کرد، چگونه می‌توان قابل اعتماد بود و این که از دست دادن اعتماد چه تبعاتی برای شما و اطرافیان‌تان دارد.

گیتومر در این کتاب مفاهیم مورد نظر خود را به‌سادگی بیان کرده است. او معتقد است اعتماد یک امر آنی و سریع نیست و شما نمی‌توانید به سادگی و در مدت زمانی کوتاه نقش یک مشاور، دوست، پزشک یا مدیر قابل اعتماد را به دست آورید. نویسنده از شما می‌خواهد که پیش از خواندن کتاب فکر کنید، به کسانی که با آن‌ها رابطه‌ی تجاری دارید، به محصولاتی که خریداری می‌کنید، به کسانی که در زندگی روزانه با آن‌ها تماس دارید، به خانواده و دوستان‌تان‌تان فکر کنید، به اعتماد آن‌ها به شما و اعتماد شما به آن‌ها. با شناختن ابعاد و زوایای اعتماد می‌توانید روابط‌تان را در حوزه‌های مختلف رشد دهید و شکوفا کنید.

این کتاب به چه پرسش‌هایی پاسخ می‌دهد؟

به چه کسی اعتماد می‌کنید؟ چرا؟

چه کسی به شما اعتماد می‌کند؟

چگونه اعتماد افراد را جلب می‌کنید؟

چگونه افراد به شما اعتماد می‌کنند؟

چگونه مورد اعتماد قرار می‌گیرید؟

چگونه اعتماد دیگران را از دست می‌دهید؟ چرا؟

چگونه می‌توانید اعتماد از دست‌رفته را دوباره به دست بیاورید؟

اعتماد در روابط تجاری شما تا چه اندازه اهمیت دارد؟

اعتماد در روابط شخصی‌ تا چه اندازه ارزش دارد؟

مروری بر فصل‌های کتاب اعتماد

بخش اول: از خودتان بپرسید.

بخش دوم: ۱۴٫۵ تعریف از اعتماد

بخش سوم: ۲۳٫۵ ویژگی افراد مورد اعتماد

بخش چهارم: تجارت و توصیه‌های فروشی که می‌توانید به آن‌ها اعتماد و روی آن‌ها حساب کنید

بخش پنجم: بازگشت اعتماد

بخش ششم: چگونه یک مشاور مورد اعتماد شویم؟

بخش شش و نیم: حقیقت، اعتماد، ارزش

در بخشی از کتاب اعتماد می‌خوانیم

خودتان را چگونه تصویر می‌کنید؟ بعضی از تصاویر خوشحالند و بسیاری نیستند! تقریبا هیچ یک از شما ویژگی قابل اعتماد بودن و یا قابل اعتماد نبودن را ذکر نخواهد کرد. حتی تعداد کمتری از شما به صادق بودن و یا نبودن اشاره خواهد کرد و هیچ کس راستگو و یا دروغگو بودن را در نظر نخواهد گرفت.

نقطه‌ی جالبی که من در مورد ترسیم تصویر ذهنی خود کشف کرده‌ام این است که بیشتر افراد اصلا مایل به این عمل نیستند. آن‌ها آ‌ن‌چه را می‌بینند، نمی‌پسندند و تصویر ذهنی خود را دوست ندارند.

اما، آینه‌ی دیواری دستشویی هميشه آنجاست و دیدن آن اجتناب‌ناپذیر است. فرض کنید به شما بگویم که هر چه این تصویر شفاف‌تر باشد، شما بیشتر خود را خواهید پذیرفت و خواهید دید که با گام‌های سریع به جانب فردای موفق‌تری حرکت می‌کنید. آیا حاضر می‌شوید که نگاه کوتاهی به این تصوير بیندازید؟

حقیقت نخست- به خود اعتماد کنید: تصویری که از خود دارید. به همراه خودباوری‌تان تعیین‌کننده‌ی آن چیز و آن کسی که خواهید شد، هستند.

مالتز می‌گوید: ما در قبال تصویر ذهنی‌ای که از خود در مغزمان داریم، عکس‌العمل نشان می‌دهیم. اگر آن تصویر ذهنی را بهتر سازید، زندگی‌تان ارتقا می‌یابد. تصویر ذهنی شما نه تنها با کمک ذهن و آگاهی‌های ذهنی‌تان عوض می‌شود، بلکه تجربه نیز در تغییر آن بسیار موثر است.

این در همه‌ی زمینه‌های زندگی صادق است.

اگر خواهان موفقیت‌اید،

اگر خواهان ثروت‌اید،

اگر خانه‌ی تازه‌ای می‌خواهید،

اگر می‌خواهید از کوه بالا بروید،

اگر می‌خواهید برنده‌ی مسابقه‌ی دوی ماراتون شوید،

اگر می‌خواهید پدر و یا مادر بی‌نظیری باشید،

اگر می‌خواهید فروشنده‌ی موفقی باشید،

نخست خودتان را در نقش‌های فوق مجسم کنید، به گونه‌ای که به آن نقطه‌ی مطلوب دست يافته‌اید.

حقیقت دوم- به باورهای‌تان اعتماد کنید: شما کنترل کامل باورها و تصاویری را که در ذهن‌تان جایگزین می‌کنید، در دست دارید.

شما کنترل کامل ذهن‌تان را در دست دارید و در عین حال می‌توانید محیط اطراف‌تان را تغییر دهید و باورهای‌تان را هر چه بیشتر تقویت کنید. محیطی که در آن زندگی می‌کنید، می‌تواند در چگونگی تفکرتان موثر باشد.

در اینجا فکر عمیقی وجود دارد: اگر شغل‌تان و یا رییس‌تان را دوست نداشته باشید، تصویر ذهنی مثبتی از خود نخواهید داشت تا به جلو حرکت کنید. باید هر آنچه را که انجام می‌دهید، دوست داشته باشید. چگونه می‌توانید موفقیت را در شغلی تجسم کنید که دوست‌اش ندارید و یا برای کسی کار کنید که به او اعتماد ندارید و تحسین‌اش نمی‌کنید؟

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 335 views بار دسته بندی : مدیریت، بازاریابی و فروش تاريخ : 11 مارس 2021 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها